اولین سفر خارجه
دختر نازم این اولین سفری بود که تو از کشور عزیزمون خارج شدی و یه جای جدید رو دیدی ... مسافرتمون ٦ روز طول کشید و روزای آخر خیلی خسته شده بودی و مثل مامانت دلت برای خونه تنگ شده بود و وقتی رسیدیم خونه آرامش خاصی گرفتی هر جا می رفتیم می گفتی دد ....اخرش من نفهمیدم منظورت از دد چیه .... تو مراکز خرید اگه بیدار بودی نمی ذاشتی بریم داخل مغازه ها مگر اینکه اسباب بازی فروشی باشه و باید اول می خوابوندمت بعد می تونستم برم چیزی بخرم ولی بابایی خوب از فرصت استفاده کرد و تا می تونست برای خودش خرید کرد بیشتر هم دوست داشتی بقل من باشی تا اینکه تو کالسکه بشینی جایی که خیلی بهت خوش گذشت کنار دریا بود که آب بازی کردی و کلی هم تاب, سرسره سوار شدی و م...
نویسنده :
مامان جون
16:44